مجلهی آغاز
چرا پس از جنگ و تروما هنوز خوب نیستیم؟ این واکنش طبیعی بدن به استرس مزمن است. همین حالا به
هموطنان عزیز، در این روزهای پرتشویش که کشور عزیزمان ایران با شرایطی دشوار روبروست، درک میکنیم که بسیاری از شما
پس از جنگ و تروما: چرا حالمان هنوز خوب نیست؟ درک سندرم سازگاری عمومی هانس سلیه
چرا پس از جنگ و تروما هنوز خوب نیستیم؟ این واکنش طبیعی بدن به استرس مزمن است. همین حالا به اطراف خود نگاه کنید. آیا با وجود اینکه روزهای سخت جنگ یا تجربه تروماهای عمیق را پشت سر گذاشتهاید، همچنان احساس خستگی مفرط، بیحوصلگی، یا حتی اندوهی عمیق میکنید؟ آیا از خود میپرسید چرا با پایان یافتن بحران، آرامش به زندگیتان بازنگشته است؟
این تجربه، برخلاف تصور عمومی، نه نشانهای از ضعف شماست و نه دلیلی برای سرزنش خودتان. در واقع، بدن شما در حال طی کردن یک فرآیند طبیعی اما طاقتفرساست که “هانس سلیه”، یکی از پیشگامان بزرگ تحقیقات استرس، آن را “سندرم سازگاری عمومی” (General Adaptation Syndrome – GAS) نامیده است. این سندرم به وضوح مسیری را ترسیم میکند که بدن ما در مواجهه با استرسهای طولانیمدت، نظیر آنچه در دوران جنگ یا پس از یک ترومای بزرگ تجربه میشود، طی میکند.
اگه نیاز به مشاوره بعد از جنگ داری ما توی آغاز کنارت هستیم، این صفحه رو ببین: مشاوره آنلاین جنگ، اضطراب و تروما + کد تخفیف جلسه مشاوره در آغاز
بیایید نگاهی عمیقتر به این سه مرحله حیاتی بیندازیم و ببینیم چرا احساسات کنونی شما، واکنشی کاملاً طبیعی به شرایط غیرعادی گذشته است:
فهرست مطالب
Toggleمرحله ۱: مرحله هشدار (Alarm Stage) – واکنش اولیه بدن به تهدید بزرگ
فرض کنید در حال گذراندن زندگی عادی خود هستید، در مرحلهای از “سلامت خوب” یا “همایستایی” (Homeostasis) که بدن شما در تعادل است. ناگهان، یک بحران عظیم، مانند آغاز جنگ، یا یک ترومای شدید از راه میرسد. این همان لحظهای است که زنگ هشدار بدن شما به صدا در میآید.
در این مرحله، بدن شما به صورت ناخودآگاه وارد “فاز بقا” میشود. غدد فوق کلیوی شروع به ترشح سریع هورمونهای استرس مانند “کورتیزول” و “آدرنالین” (اپینفرین) میکنند. این هورمونها بدن را برای واکنش “جنگ یا گریز” (Fight or Flight) آماده میکنند: ضربان قلب افزایش مییابد، فشار خون بالا میرود، قند خون برای تامین انرژی عضلات آزاد میشود، و حواس پنجگانه تیزتر میشوند. هدف این مرحله، آمادهسازی فوری شما برای مقابله با تهدید یا فرار از آن است. در این لحظات، تمام قوای بدن به سمت حفظ بقا متمرکز میشود و ممکن است حتی برای مدت کوتاهی، مقاومت بدن در برابر بیماریها کاهش یابد.
مرحله ۲: مرحله مقاومت (Resistance Stage) – مبارزه طولانیمدت در دل بحران
اگر محرک استرسزا یا بحران، مانند شرایط جنگی یا پیامدهای طولانیمدت تروما، ادامه پیدا کند و موقتی نباشد، بدن شما وارد مرحله دوم، یعنی “مرحله مقاومت” میشود. در این فاز، بدن تلاش میکند تا خود را با وضعیت استرسزا سازگار کند و با تمام توان خود در برابر اثرات آن مقاومت نماید.
ترشح هورمونهای استرس همچنان ادامه دارد، اما نه به شدت لحظات اولیه. بدن در تلاش است تا تعادل جدیدی را برقرار کند و انرژی را به گونهای مدیریت کند که بتواند برای مدت طولانی در برابر فشارها دوام بیاورد. شما ممکن است در این مرحله احساس کنید که “دارید دوام میآورید” و حتی شاید به نظر برسد که با شرایط کنار آمدهاید. مقاومت شما در برابر استرس به اوج خود میرسد. با این حال، این به معنای عدم وجود هزینه نیست. بدن شما دائماً در حال مصرف منابع انرژی و توان خود است تا شما را “سرپا” نگه دارد و در برابر سختیهای جنگ یا تروما مقاومت کنید. این مرحله میتواند هفتهها، ماهها، و حتی سالها به طول انجامد.
بیشتر بخون: 20 نشانه استرس و فرسودگی + نحوه مقابله با آن
مرحله ۳: مرحله فرسودگی (Exhaustion Stage) – سقوط به سمت تحلیل و نیاز به ترمیم
متاسفانه، هیچ منبع انرژی نامحدودی وجود ندارد. وقتی استرس طولانیمدت، مانند سالها زندگی در شرایط جنگی یا دست و پنجه نرم کردن با تبعات تروما، ادامه پیدا میکند و بدن مجبور است بیش از توان خود در مرحله مقاومت بماند، منابع حیاتی آن تحلیل میرود. اینجاست که “مرحله فرسودگی” آغاز میشود.
در این مرحله، توانایی بدن برای مقاومت در برابر استرس به شدت کاهش مییابد. ذخایر انرژی تحلیل رفتهاند، سیستم ایمنی ضعیف شده است و بدن دیگر نمیتواند با کارایی قبل عمل کند. مقاومت بدن به طور چشمگیری افت میکند. در این فاز است که افراد شروع به تجربه عوارض جدی استرس مزمن میکنند: خستگی مفرط و مزمن، بیحوصلگی شدید، کاهش تمرکز و حافظه، تحریکپذیری، افسردگی، اضطراب، مشکلات خواب، و حتی ضعف جسمانی و بیماریهای مکرر.
اگر این مرحله بدون مداخله و ریکاوری ادامه پیدا کند، فرد وارد “منطقه وحشت” میشود و در نهایت به “سقوط” یا “فرسودگی روانی” (Burnout) میرسد. در این نقطه، فرد دیگر توانایی عملکرد عادی را ندارد و نیاز مبرم به استراحت و حمایت حرفهای دارد.
پس از جنگ و تروما: چرا حالمان هنوز خوب نیست و این وضعیت کاملاً طبیعی است؟!
حالا به سوال اصلی برگردیم: چرا بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره جنگی یا یک ترومای بزرگ، هنوز احساس آرامش و سلامتی کامل نمیکنیم؟ پاسخ ساده است: بدن شما بهای سنگین مقاومت سرسختانه در برابر آن بحران را میپردازد.
اگر در حال حاضر بیحوصله، خسته، غمگین، یا حتی بیانگیزه هستید، این نشانه ضعیف بودن شما نیست! بلکه نشانهای از این است که بدن شما وارد مرحله فرسودگی شده یا در حال ریکاوری از یک دوره طولانی مقاومت در برابر شرایط سخت جنگ و تروماست. این احساسات، بازتاب طبیعی مصرف شدید منابع انرژی و عصبی شما در دوران مقابله با استرسهای طاقتفرسا هستند. بدن شما در حال “پس دادن بهای” آن مقاومت طاقتفرساست و این وضعیت، کاملاً طبیعی و قابل انتظار است.
وقت آن است که ریکاوری روانی را شروع کنید و به خودتان فرصت دهید.
همانطور که یک ورزشکار پس از یک مسابقه سخت نیاز به ریکاوری دارد، ذهن و بدن شما نیز پس از یک دوره استرس شدید و تروما به استراحت و ترمیم نیاز دارند. این ریکاوری شامل:
- استراحت کافی و با کیفیت: خواب اولویت اصلی شماست. اجازه دهید بدن و ذهن شما به اندازه کافی استراحت کنند.
- تغذیه سالم و متعادل: سوخترسانی مناسب به بدن با مواد مغذی اهمیت زیادی دارد.
- فعالیت بدنی منظم و ملایم: پیادهروی، یوگا یا هر فعالیت آرامشبخش دیگری میتواند به کاهش هورمونهای استرس و افزایش حال خوب کمک کند.
- تمرینات ذهنآگاهی و آرامسازی: مدیتیشن، تنفس عمیق، و تکنیکهای ریلکسیشن میتوانند به آرامش سیستم عصبی شما کمک کنند.
- ارتباط با عزیزان و شبکههای حمایتی: صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن احساسات با افرادی که به شما اهمیت میدهند، بسیار تسکیندهنده است.
- تعیین حد و مرز: یاد بگیرید “نه” بگویید و مسئولیتهای خود را محدود کنید. در این دوره، اولویت با سلامت روانی شماست.
- در صورت لزوم، کمک حرفهای: اگر احساس میکنید در حال غرق شدن در این احساسات هستید یا نمیتوانید به تنهایی با آنها کنار بیایید، مراجعه به روانشناس یا مشاور متخصص در حوزه تروما میتواند بسیار کمککننده باشد.
بیشتر بخون: تاثیر استرس بر مغز: چگونه استرس ذهن و بدن شما را بازنویسی میکند + 6 راه محافظت از مغز در برابر استرس
به یاد داشته باشید، شما در حال یک فرآیند طبیعی هستید. با درک این مراحل و همدلی با خودتان، میتوانید به بدنتان کمک کنید تا از این دوره عبور کند و دوباره به سمت “سلامت خوب” بازگردد. ریکاوری یک فرآیند است، نه یک رویداد. صبور باشید، مهربان باشید و به خودتان زمان بدهید تا التیام پیدا کنید. این وضعیت موقتی است و با مراقبت از خود، میتوانید دوباره احساس سرزندگی کنید.